خاطرات روزمره
٢٦-٠٦-١٣٩١
دیشب خیلی گریه کردی
خیلی اذیت شدی
مامانت الهی برات بمیره
آخه داری دندون در میاری
دیشب لثه هات هم می خارید هم درد می کرد
هرکاری کردم نمیخوابیدی آروم هم نمیشدی
بالاخره چند قطره استامینوفن کودک بهت دادم و یهو به سرم زد پستونکت رو بعداز دو ماه گذاشتم تو دهنت
روی پاهام گذاشتمت و اونقدر پستونکت رو میک زدی و تاب خوردی تا خوابت برد
کاش من جات درد میکشیدم و تو دندون در می آوردی
...
دوستت دام نازنین مامان.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی