درباره ی 7آبان ماه 1391
اما یه اعتراف:
یاسمنم!همه چیزت و همه کارت رو دوست دارم و از صمیم قلب عاشقتم دخترم...
آرزو می کنم همیشه پرجنب و جوش و مهربون زندگی کنی...
...
امشب حسابی گریه کردی
آخه دماغت گرفته است و نمی تونی خوب نفس بکشی و شیر بخوری
بالاخره تصمیم گرفتی با قابلمه و ماهیتابه وقت بگذرونی و وقتی هم می خواستم ازت بگیرمشون با گریه هات قیامت می کردی
شاید وقتی بزرگ شدی و این کارهای بانمکت رو بخونی و بدونی به امروزت بخندی
بالاخره هم بابایی اینقدر برات لالایی و شعرو ترانه های مختلف خوند تا اینکه خوابیدی گلم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی