عیدانه
تولدت مبارک
مامانی فلور تولدت مبارک بابا مرتضی - خاله شقایق تولدتون مبارک 1392-12-14 ...
تولد یکسالگی یاسمن جونم
مامانی جونم لباسهات رو باتمام شوق و عشقی که بهت دارم برات دوختم و تزیینات تولدت هم کار دست منه .امیدوارم وقتی بزرگ شدی و داری خاطراتت رو مرور می کنی از این کارهایی که برات انجام دادم خوشت بیاد ولذت ببری.دوستت دارم عزیزترینم. گلهای این سربند رو مامانی فلور برات درست کرده دخمل نازنینم. یاسمن جون کیکت 3طبقه بود اما عکس کاملش رو ندارم .اما توی فیلم تولدت مشخصه. ...
یاسمن در روز یکساله شدنش
14-02-1392 یاسمن در 14-02-1392 یاسمن14-02-1391 ...
نویسنده :
مامان شبنم و بابا مصطفی
11:49
برای یاسمنم
سلام دختر نازنینم چند وقته که تمام تمرکزم رو برای برگزاری یک جشن تولد با شکوه برای باشکوه ترین و دوست داشتنی ترین زندگی ام گذاشته ام خوشبختانه این جشن باتمام شکوهی که می خواستم البته باکمک عزیزان زندگیمون برپا شد و خیلی از خرده کاری ها هم جاماند ولی می تونم بگم صد در صد به همه خوش گذشت طوری که مهمانان یک ساعت وکمی بیشتر بازهم در منزل ما حضور داشتند و خوشحالم که تو ارزش والایی در میان بستگان و وابستگان داری از تمام افرادی که به احترام وجود تو در جشن ما حضور داشتند تشکر فراوان می نمایم. دوستت دارم مهربونم. حالا بعد از جمع و جور کردن خونمون می تونم با خیال راحت تری بخش بخش های جاافتاده ی زندگی یاسمن گلم رو توی وبلاگت بنویسم&n...
یکساله شدنت مبارک یاسمن مامانم...
دختر بهارم یاسمن پرنسسم تمام هستی ما ! تولد قشنگت اندازه تمام لحظه هایی که به زندگی ما بهاری ترین ها رو هدیه کردی مبارک . ١٤-٠٢-١٣٩٢ ...
بدون عنوان
قلبهای کوچولو
در تاریخ17-01-2014 عمه منصوره زحمت پخت این قلبهای کوچولو رو برات کشیده. عمه جونم متشکرم . ...
یاسمن با گریم شیرینی تر
خوشمزه ترین کیک نسکافه ای دنیا:یاسمن بلا: یاسمن جونم میخواستی کمک کنی من هم بی انصافی نکردم و جعبه ی یک کیلویی شیرینی رو که درش هم باز بود دادم دستت. انصافا خوب و بادقت بردی اما یهو پات گیر کرد به تشک خاله و جعبه افتاد و تو هم باصورت افتادی توی جعبه. از صدای من خاله بیدار شد .بیچاره اصلا نمیدونست چی شده.تو رو که اینجوری دید حسابی جا خوردو من براش توضیح دادم که چی شده. راستی اولش میخواستی گریه کنی اما وقتی دیدی داریم میخندیم و شکلت رو هم بهت نشون دادم توهم حسابی خندیدی . یاسی!!!!!!!! البته که حسابی صورتت رو شستم اما تا فردا عصری از تو چشمات نسکافه بود که ذره ذره می اومد بیرون. اشتباه از من بود ببخش.اما بد هم نشد یه خا...